مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم
با خیال او ولی تنهای تنها میروم
در جوابم شاید او حتی نگوید “کیستی ؟”
شاید او حتی بگوید “لایق من نیستی”
مینویسم من که عمری با خیالت زیستم
گاهی از من یاد کن ، حالا که دیگر نیستم
دنیای این روزای من
هم قد تن پوشم شده
اینقدر دور از تو که
دنیا فراموشم شده
دنیای این روزای من
درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می کنیم
دنیا عجب جایی شده!
هر شب تو رویای خودم
اغوش تو تن میکنم
اینده ی این خونه رو
با شمع روشن میکنم
در حسرت فردای خود
تقویمم و پر میکنم
هر روز این تنهایی رو
فردا تصور میکنم
هم سنگ روزهای من
حتی شبم تاریک نیست
اینجا بجز دوری تو
به من نزدیک نیست
یارو لباس مشکی پاره پوشیده بود. میگن چی شده؟
میگه بابام مرده!
میگن چرا پاره پوره پوشیدی؟
میگه: خدا بیامرز، نمی ذاشت خاکش کنیم!!!
به هزار امید از خانمم می پرسم
از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟
برگشته میگه:
قیافه و هیکل که نداری
بچه مایه دارم که نبودی
اخلاقتم که گند دماغه
به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم !
ولادت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف مبارک
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم