دگر به دلم صابون نمی زنم
که او می اید شادی و لبخند می اید!
خودم هستم خودم باید شادی و لبخند
بسازم
اره
همین درسته باید لبخندم از
حضور خودم باشد
از سلامتی و تندرستی
از جوانی و عمر باقیمانده
از خاطرات عزیزان
کنار پدر و مادر
از خاطرات عزیزانی که نیستند : پدر بزرگ و مادر بزرگم و عمه ام
به سوی ماه برو !
حتی اگر خطا رفته باشی ، در میان ستاره هایی ...