☺   ҉  سبزه به ناز مےآید  ҉    ☺

☺ ҉ سبزه به ناز مےآید ҉ ☺

خواست خدا مے آید......
☺   ҉  سبزه به ناز مےآید  ҉    ☺

☺ ҉ سبزه به ناز مےآید ҉ ☺

خواست خدا مے آید......

آرزوی برادرانه

به نام خداوند بخشنده مهربان

یکی از دوستانم به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی ازبرادرش دریافت کرده بود شب عید هنگامی که از اداره بر می گشت متوجه پسر بازیگوشی شد که دور وبر ماشین نو و براقش ایستاده وآن را تحسین می کند

 پل نزدیک  ماشین که رسید پشر پرسید این ماشین مال شماست آقا؟ پل سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت برادرم به عنوان عیدی به متن داده است پسر با متعجب شد و گفت:یعنی که برادرتان این ماشین را همین جوری بدون این که دلاری بابت آن پرداخت کنید به شما داده اشت ؟ اخ جون ای کاش .پل می دانست که پسر چه آرزویی می خواهد بکند او می خواست ای کاش او نیز چنین برادری داشت اما آنچه که پسر گفتسر تا پای پل را به لرزه  و تعجب در آورد شما می دانید پسر چه گفت ؟ او گفت:ای کاش من هم چنین برادری بودم پل مات ومبهوت به پسر نگاهی کرد سپس گفت :دوست داری یه گشتی بزنیم ؟  پسر با خوشحالی گفت:اوه بله دوست دارم  تازه .

تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل رو بر گرداند و با چشمانی که از خوشحالی بق می زد گفت:آقا می شه خواهش کنم بری طرف خونه ما؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:13 http://maryamjon.blogsky.com

قشنگ بود

سلام
خیلی لطف دارید
خدا حافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد